شعر زیبا در مورد زندگی + جمله های کوتاه با معنی در مورد زندگی
شعر در مورد زندگی یکی از انواع اشعار دلنشین و محبوب است و شاعران زیادی در این موضوع شعر گفته اند و خوبی ها و بدی زندگی را در این شعرها سروده اند. در این مطلب گلچینی از اشعار زیبا و جمله های خاص در مورد زندگی را می خوانید.
مجموعه شعر در مورد زندگی (اشعار زندگی)
این شعرهای زیبا در مورد زندگی می توانند بسیار پر امید باشند و یا یاس آلود باشند که به شاعر آن بستگی دارد. شعر می تواند دیدگاه شاعر را به زندگی و یا نسبت به جهان بینی و فلسفه حیات نشان دهد.
جمله زیبا در مورد زندگی
در پایان، تعداد سالهای زندگیتان اهمیتی ندارد. آنچه مهم است، زندگی جاری در خلال این تعداد سالهاست.
– آبراهام لینکلن
شعر در مورد زندگی
زندگی زیباست چشمی باز کن
گردشی در کوچه باغ راز کن
هر که عشقش در تماشا نقش بست
عینک بدبینی خود را شکست
علت عاشق ز علت ها جداست
عشق اسطرلاب اسرار خداست
من میان جسمها جان دیدهام
درد را افکنده درمان دیدهام
دیدهام بر شاخه احساسها
میتپد دل در شمیم یاسها
زندگی موسیقی گنجشکهاست
زندگی باغ تماشای خداست
گر تو را نور یقین پیدا شود
میتواند زشت هم زیبا شود
حال من در شهر احساسم گم است
حال من عشق تمام مردم است
زندگی یعنی همین پروازها
صبح ها، لبخندها، آوازها
ای خطوط چهرهات قرآن من
ای تو جان جان جان جان من
با تو اشعارم پر از تو میشود
مثنویهایم همه نو میشود
حرفهایم مرده را جان میدهد
واژههایم بوی باران میدهد
***
اي یوسف خوش نام ما خوش می روی بر بام ما
اي درشکسته جام ما اي بردریده دام ما
اي نور ما اي سور ما اي دولت منصور ما
جوشی بنه در شور ما تا میشود انگور ما
اي دلبر و مقصود ما اي قبله و معبود ما
آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما
اي یار ما عیار ما دام دل خمار ما
پا وامکش از کار ما بستان گرو دستار ما
در گل بمانده پای دل جان می دهم چه جای دل
وز آتش سودای دل اي وای دل اي وای ما
رومی
جملات خواندنی زندگی
بزرگترین روز زندگیِ همهی ما روزی است که مسئولیت تمام نگرشها و رفتارهایمان را تماموکمال بر عهده بگیریم.
– جان. سی. مکسول
شعر زیبا درباره زندگی
زندگى موسیقى گنجشکهاست
زندگى باغ تماشاى خداست
زندگى یعنى همین پروازها
صبحها
لبخندها
آوازها
زندگی ذرهی کاهیست
که کوهش کردیم
زندگی نام نکوییست
که خوارش کردیم
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار
زندگی نیست بجز دیدن یار
زندگی نیست بجز عشق
بجز حرف محبت به کسی
ورنه هر خار و خسی، زندگی کرده بسی
زندگی تجربه تلخ فراوان دارد،
دو سه تا کوچه و پس کوچه و اندازه یک عمر بیابان دارد
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم!؟
***
شعر زندگی مولانا
یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی
شاگرد که بودی که چنین استادی
خوبی و کرم را چو نکو بنیادی
اي دنیا را ز تو هزار آزادی
*
بی عشق نشاط و طرب افزون نشود
بی عشق وجود خوب و موزون نشود
صد قطره ز ابر اگر به دریا بارد
بی جنبش عشق در مکنون نشود
*
آنکس که ترا دید و نخندید چو گل
از جان و خرد تهیست مانند دهل
گبر ابدی باشد کو شاد نشد
از دعوت ذوالجلال و دیدار رسل
شعر زندگی
طلا رنگ میبازد
مرمر خاک میشود
فولاد زنگ میزند
نابودی با همه چیزی است در این جهان
تنها اندوه است که پایدار است
تا زمانی که واژه باشکوه بماند
اشعار زندگی زیبا
حتما جمله ” زندگی فهم نفهمیدن هاست” رو بارها شنیده اید. این جمله از سهراب سپهری است که در شعری نو آن را گنجانده است. شعر زیر را بخوانید تا بدانید که سهراب چه نگاهی به زندگی داشته است:
شب آرامی بود
می روم در ایوان، تا بپرسم از خود
زندگی یعنی چه؟
مادرم سینی چایی در دست
گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من
خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا
لب پاشویه نشستپدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین
:با خودم می گفتم
زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریستزندگی ، آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم
دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟
!!!هیچ
زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داریشعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توستشاید این خنده که امروز، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با، امید است
زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک
به جا می ماندزندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ
زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ
زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق
زندگی، فهم نفهمیدن هاستزندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریمرو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر، که مرا گرم نمودنان خواهر، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم.
***
اشعار مولوی
بشنو این نی چون شکایت میکند
از جداییها حکایت می کند
کز نیستان تا مرا ببریدهاند
در نفیرم مرد و زن نالیدهاند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر شخصی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
اشعار زندگی زیبا
حرفی از آسمان نیست
حرفی از اینکه آغوشت را بغل کنم و اوج بگیرم نیست
این پرنده همان شب رفتنات
بالهایش را زیر باران جا گذاشت و خانهنشین شد
و زندگی در آنجا چشمهایش را بست
که هزار پرنده در پلکهایش غرق شدند
حالا سالهاست این پرنده غمگین
مثل یک آدم معمولی زندگی میکند
هر شب ماه را از خانهاش بیرون میکند
هر شب برای خودش دلتنگی دم میکند
هر شب با یک طعم جدید
نبودنت را به خورد رؤیاهایش میدهدعزیزم…
امشب هم بیبال و پر در خیالت اوج میگیرم
قرارمان سر ساعت گریههای همیشگیام
امشب
با طعم جدیدی از انتظار منتظرت هستمصفا سلدوزی
جمله های خاص در مورد زندگی
زندگی مسئلهای برای حلکردن نیست، واقعیتی است که باید آن را تجربه کرد.
– سورن کییرکگارد
من آویخته از طناب
تو شلیک کردی
تو شلیک کردی به طناب
برگشتم به زندگی
به شلیکِ دستهای تو
اشتباه کرده بودند
دارند دوباره نشانه میروند
قلبم را
حالا درست نشانه گرفتی
بزن
به قلب هدف
زندگی همین است
که شلیک میشود از دستهای تو
شعر کوتاه در مورد زندگی
ای زندگی، تن و توانم همه تو
جانی و دلی، ای دل و جانم همه تو
تو هستی من شدی، از آنی همه من
من نیست شدم در تو، ازآنم همه تو
شعر زیبای زندگی
باید چه کنم با غم و تنهایی و دوری
وقتی همه دادند به هم دست تبانی
آیا شده از شدت دلتنگی و غصه
هی بغض کنی، گریه کنی، شعر بخوانی
زیباترین جملات در مورد زندگی
آنچه بدان میاندیشیم، برای ما رخ خواهد داد؛ پس اگر خواهان تغییر هستیم باید ذهنمان را باز نگاه داریم.
– وین دایر
شعری زیبا درباره زندگی
چه خوش باغیست باغ زندگانی
گر ایمن بودی از باد خزانی
چه خرم کاخ شد کاخ زمانه
گرش بودی اساس جاودانه
از آن سرد آمد این کاخ دلاویز
که چون جا گرم کردی گویدت خیز
چو هست این دیر خاکی سست بنیاد
به بادهاش داد باید زود بر باد
ز فردا و ز دی کس را نشان نیست
که رفت آن از میان وین در میان نیست
یک امروز است ما را نقد ایام
بر او هم اعتمادی نیست تا شام
بیا تا یک دهن پرخنده داریم
به می جان و جهان را زنده داریم
به ترک خواب میباید شبی گفت
که زیر خاک میباید بسی خفت
جمله زیبا در مورد زندگی
۱۰درصد از زندگیتان وقایعی است که با آن روبهرو میشوید و ۹۰درصدِ باقیمانده شیوهی برخورد و پاسخگویی به آنهاست.
– لو هولتر
شعر زیبا و پرمحتوی در مورد زندگی
بیا هم را دوست داشته باشیم
هنوز خیابانهای زیادی هست
که باید باهم قدم بزنیم و
شعرهای زیادی مانده که نخواندهایم
بیا هم را دوست داشته باشیم
شبهای بعد از هم طولانی ست
و غمگین
و روزهایِ بی هم کشدار و کُشنده
بیا هم را دوست داشته باشیم
بوسهها را
آغوشها و عاشقانهها را
بیا حرام نکنیم
هدر ندهیم…
باور کن
زندگی کوتاهتر از این حرفهاست
که هم را دوست نداشته باشیم
که شبها را بی هم صبح کنیم و
روزها را بی هم شب…
بیا هم را تا دیر نشده دوست بداریم
شعر کوتاه زندگی
زندگی یعنی امیدوار بودن محبوب من
زندگی
مشغلهای جدی است
درست مثل دوست داشتن تو
ناظم حکمت
سخن بزرگان در مورد زندگی
باور کنید زندگی ارزش زیستن و ادامهدادن را دارد. این باور به خلق حقایق کمک خواهد کرد.
– ویلیام جیمز
شعر درباره زندگی با محتوایی دلنشین و زیبا
عده ای گریه کنان می آیند
عده ای ، گرم تلاطم هایش
عده ای بغض به لب ، قصد خروج
فرق ما ، مدت این آب تنی است
یا که شاید ، روش غوطه وری
دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد ، هیچ
زندگی ، باور تبدیل زمان است در اندیشه عمر
شعر دو بیتی زندگی
یک روز رسد غمی به اندازه کوهیک روز رسد نشاط اندازه دشت
افسانه زندگی چنین است گلم
در سایه کوه باید از دشت گذشت
مجتبی کاشانی
اشعار زیبا درباره زندگی با متنی دلنشین و زیبا
زندگی ، سبزترین آیه ، در اندیشه ی برگ
زندگی ، خاطر دریایی یک قطره ، در آرامش رود
زندگی ، حس شکوفایی یک مزرعه ، در باور بذر
زندگی ، باور دریاست در اندیشه ی ماهی ، در تنگ
زندگی ، ترجمه ی روشن خاک است ، در آیینه ی عشق
جمله های زندگی بخش
بیشتر وقتها از قدرت لبخندی ساده، نوازشی ملایم، حرفی محبتآمیز، گوشی شنوا، تمجیدی صادقانه یا توجهی کوچک غافلیم. تمام اینها ظرفیت تغییر و توسعهی زندگی ما را دارند.
– لیو بوسکالیا
شعر سهراب سپهری درباره زندگی
مادرم سینی چایی در دست گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا لب پاشویه نشست پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد شعر زیبایی خواند، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین با خودم می گفتم زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست رود دنیا جاریست زندگی ، آبتنی کردن در این رود است وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟ !!!هیچ زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت زندگی درک همین اکنون است زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است، که نخواهد آمد تو نه در دیروزی، و نه در فردایی ظرف امروز، پر از بودن توست شاید این خنده که امروز، دریغش کردی آخرین فرصت همراهی با، امید است زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک به جا می ماند
زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق زندگی، فهم نفهمیدن هاست زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست فرصت بازی این پنجره را دریابیم در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم پرده از ساحت دل برگیریم رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند چای مادر، که مرا گرم نمود نان خواهر، که به ماهی ها داد زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست من دلم می خواهد قدر این خاطره را دریابیم.
جمله خواندنی در مورد زندگی
هدف اصلی ما در زندگی کمک به دیگران است. اگر نمیتوانید دیگران را یاری کنید، حداقل آزارشان ندهید.
– دالایی لاما
در این مطلب گلچینی از بهترین شعرها درباره زندگی را مطالعه کردین که امیدواریم این اشعار مورد توجه شما همراهان عزیز و گرامی قرار گرفته باشند. در صورت تمایل می توانید برای مطالعه انواع شعرهای زیبا به بخش شعر و ادبیات مجله تاپ ناز مراجعه کنید.
شعر زندگی از سهراب سپهری
شب آرامی بود
می روم در ایوان، تا بپرسم از خود
زندگی یعنی چه؟
مادرم سینی چایی در دست
گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من
خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا
لب پاشویه نشست
پدرم دفتر شعری آورد، تکيه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین
:با خودم می گفتم
زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
زندگی ، آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم
دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟
!!!هیچ
زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با، امید است
زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک
به جا می ماندزندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ
زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ
زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق
زندگی، فهم نفهمیدن هاست
زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر، که مرا گرم نمود
نان خواهر، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم.
سهراب سپهری
منبع:
تاپ ناز
—————-.
زندگی زیباست، تماشاییست!
چرا زیبا نمی بینیم؟
چرا گاهی به پای این همه خوبی نمی شینیم؟
چرا با هم نمی خندیم؟
مگر دنیا چه کم دارد؟
ببین این آسمان آبی ست
ببین دنیای ما آکنده از پاکی ست
و خوبی تا ابد پاینده می ماند
تو باور کن
همین کافی ست …!
******
Life is hope
Loosing hope
They’re looser
Wiser ones hope
They’re winner
زندگی امید است
آن هایی که امید خود را از دست می دهند
افراد بازنده هستند
و افراد اندیشمند کسانی هستند که امید دارند
و آن ها همیشه برنده هستند
******
همه چیز
از آنجایی خوب می شود
که تو می آیی
که “تو” می خواهی
که “تو” می گویی دوستم داری
******
زندگی را ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ
ﺭﻭﻧﻖِ ﻋﻤﺮِ ، ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺣﯽ ﮔﺬﺭﺍﺳﺖ
ﻗﺼﻪ ﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺎ
ﺑﺮﮔﯽ ﺍﺯ ﺩﻓﺘﺮ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﺍﺯ ﺑﻘﺎﺳﺖ
ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ
ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ
ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﮓ ﺧﺰﺍﻥ می گیرد
ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ؛
ﺟﺎﻥ ﻣﻦ
ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﭺ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻠﭽﻠﻪ ﻫﺎﺳﺖ
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ
******
اگر دانی که دنیا غم نیرزد
بروی دوستان خوشباش و خرم
غنیمت دان اگر دانی که هر روز
ز عمر مانده روزی می شود کم
سعدی شیرازی
******
در نومیدی بسی امید است
پایان شب سیه سپید است
نظامی
******
از اهل زمان عار می باید داشت
وز صحبت شان کنار می باید داشت
از پیش کسی کار کسی نگشاید
امید، به کردگار می باید داشت
ابوسعید ابوالخیر
******
تو مرا می فهمی
من تو را می خواهم
و همین ساده ترین قصه یک انسان است
تو مرا میخوانی
من تو را ناب ترین شعر زمان میدانم و
تو هم می دانی تا ابد در دل من می مانی
******
زندگی باور می خواهد آن هم از جنس امید
که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد
یک امید از ته قلبت به تو گوید
که خدا هست هنوز …
******
کاش می دیدم چیست
آن چه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را
می تابانی
بال مژگان بلندت را
می خوابانی
آه وقتی که تو چشمانت
آن جام لبالب از جان دارو را
سوی این تشنه ی جان سوخته می گردانی
موج موسیقی عشق
از دلم می گذرد
******
در کتاب چار فصل زندگی
صفحه ها پشت سرِ هم می روند
هر یک از این صفحه ها، یک لحظه اند
لحظه ها با شادی و غم می روند…
گریه، دل را آبیاری می کند
خنده، یعنی این که دل ها زنده است …
زندگی، ترکیب شادی با غم است
دوست می دارم من این پیوند را
گر چه می گویند: شادی بهتر است
دوست دارم گریه با لبخند را
“قیصر امین پور”
******
همچون باران باشیم
رنج جدا شدن از آسمان را
در سبز کردن زندگی جبران کنیم
******
به هنگام سختی مشو نا امید
که ابر سیه بارد آب سفید
نظامی
******
سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست
در میان این و آن، فرصت شمار امروز را
******
هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد
بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد
سعدی
******
تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی
تا شب نرود صبح پدیدار نباشد
سعدی
******
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
******
چرخ گردون چه بخندد چه نخندد تو بخند
مشکلی گر سر راه تو ببندد تو بخند
غصه ها فانی و باقی تو بخند
گر دلت از ستم و غصه برنجد تو بخند
******
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
******
حس خوب یعنی
هر بار بیشتر از قبل حس کنی
بودنش بهترین اتفاق زندگیته …!
******
چشم هایش خود خوشبختی بود!
و من فهمیدم هنوز هم می شود؛ در چشمانِ کسی زندگی کرد 🙂
******
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را…
کاظم بهمنی
******
به هوش بودم از اول
که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم
نه عقل ماند و نه هوشم
سعدی
******
تو مرجانی
تو درجانی
تو مروارید غلتانی
اگرقلبم صدف باشد
میان آن تو پنهانی
مولانا
******
Life is not a bed of roses
Neither full of thorns
It’s beautiful
It’s wonderful
Needed to be careful
زندگی تخت پر از گل رز نیست
و پر از خار نیز نیست
زندگی زیباست
شگفت انگیز است
اگرچه باید احتیاط کرد
******
زمانی که زندگی تو را پایین می کشد و نیاز به کمی امید داری
نگاهی عمیق به درون خودت بینداز، راهی برای مقابله با آن پیدا خواهی کرد
زمانی که زندگی تو را پایین می کشد و نیاز به اندکی عشق داری
به نزد کسی برو که به تو از همه نزدیک تر است
زمانی که زندگی تو را پایین می کشد و همه آن چه نیاز داری یک خنده است
دوستی را پیدا کن که لبخند روی لب هایت بنشاند
زمانی که زندگی تو را پایین می کشد، اجازه این کار را به آن نده
نگاهت به زندگی را عوض کن و زندگی بهتر خواهد شد، خودت می دانی
هنگامی که زندگی تو را پایین می کشد، یک جا ننشین و افسرده نباش
اقدام کن و همیشه امید داشته باش
زمانی که زندگی تو را پایین می کشد، زمانی را برای دعا کردن اختصاص بده
هرگز اخم نکن، خداوند به تو کمک خواهد کرد …
منبع:
کوکا
————-.
چرخ گردون چه بخندد چه نخندد تو بخند
مشکلی گر سر راه تو ببندد تو بخند
غصه ها فانی و باقی تو بخند
گر دلت از ستم و غصه برنجد تو بخند
*****
زندگی، فاصله ی آمدن و رفتن ماست
*****
اگر دانی که دنیا غم نیرزد
بروی دوستان خوشباش و خرم
غنیمت دان اگر دانی که هر روز
ز عمر مانده روزی می شود کم
سعدی شیرازی
*****
در سفر، هر کس به مقصد می رسد، می ایستد!
من سفر را دوست دارم، مقصد من رفتن است!…
*****
اشعار مولانا در مورد زندگی
ای زندگی، تن و توانم همه تو
جانی و دلی، ای دل و جانم همه تو
تو هستی من شدی، از آنی همه من
من نیست شدم در تو، از آنم همه تو
مولانا
*****
عشق یعنی گل بجای خار باش
پل بجای این همه ی دیوار باش
عشق یعنی تشنه ای خود نیز اگر
واگذاری آب را، بر تشنه تر
مولانا
*****
تو مرجانی
تو درجانی
تو مروارید غلتانی
اگر قلبم صدف باشد
میان آن تو پنهانی
مولانا
*****
زندگی زیباست چشمی باز کن
گردشی در کوچه باغ راز کن
*****
من و تو می دانیم زندگی در گذر است
هم چو آواز قناری در باغ
*****
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
*****
تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی
تا شب نرود صبح پدیدار نباشد
سعدی
*****
می نوش که عمر جاودانی اینست
خود حاصلت از دور جوانی اینست
هنگام گل و باده و یاران سرمست
خوش باش دمی که زندگانی اینست
خیام
*****
بهار آمد که تا گل باز گردد
سرود زندگی آغاز گردد
بهار آمد که دل آرام گیرد
ز درد و غصه ها فرجام گیرد…
*****
به هنگام سختی مشو نا امید
که ابر سیه بارد آب سفید
نظامی
*****
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی، زمزمه ی پاک حیات است، میان دو سکوت
*****
در نومیدی بسی امید است
پایان شب سیه سپید است
نظامی
*****
شعر نو در مورد زندگی
و میدانی که من بدون تو
نخواهم زندگی را…
*****
زندگی را ورق بزن
هر فصلش را خوب بخوان
با بهار برقص
با تابستان بچرخ
در پاییزش عاشقانه قدم بزن
با زمستانش بنشین و
چایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش
زندگی را باید زندگی کرد، آن طور که دلت می گوید
مبادا زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذاری
نسرین بهجتی
*****
زندگی را ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ
ﺭﻭﻧﻖِ ﻋﻤﺮِ، ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺣﯽ ﮔﺬﺭ ﺍﺳﺖ
ﻗﺼﻪ ﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺎ
ﺑﺮﮔﯽ ﺍﺯ ﺩﻓﺘﺮ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﺍﺯ ﺑﻘﺎﺳﺖ
ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ
ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ
ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﮓ ﺧﺰﺍﻥ می گیرد
ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ
ﺟﺎﻥ ﻣﻦ
ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﭺ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻠﭽﻠﻪ ﻫﺎﺳﺖ
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ
*****
کاش می دیدم چیست
آن چه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را
می تابانی
بال مژگان بلندت را
می خوابانی
آه وقتی که تو چشمانت
آن جام لبالب از جان دارو را
سوی این تشنه ی جان سوخته می گردانی
موج موسیقی عشق
از دلم می گذرد
*****
زندگی چرخش یک قاصدک است
زندگی یک رد پایی است که
بر جاده خاکی فرو افتادست
زندگی بوی خوش نسترن است
*****
دیدم، خودم دیدم، پروانه قشنگی
هی در گلوی من می رقصید
من داشتم برای یک ستاره ترانه می خواندم
دیدم، خودم دیدم، یک قناری قشنگ، از آن همه آواز،
تنها حنجره تو را نشانم میداد
زندگی چقدر زیباست «ری را»!
دیروز نامه عزیزی از شیراز آمد
نامه اش، زبان شقایق بود
انگاری هر واژه، باور کن!
هر واژه به واژه دیگر عاشق بود
عجیب است، من شبکور،
جهان را چه قشنگ می بینم
سیدعلی صالحی
*****
طلا رنگ می بازد
مرمر خاک می شود
فولاد زنگ می زند
نابودی با همه چیزی است در این جهان
تنها اندوه است که پایدار است
تا زمانی که واژه باشکوه بماند
*****
نابینای توام
نزدیک تر بیا
فقط به خط بریل می توانم که تو را بخوانم،
نزدیک تر بیا
که معنی زندگی را بدانم
محمد شمس لنگرودی
*****
زندگی خلاصه ایست از:
ناخواسته به دنیا آمدن
ناگهان بزرگ شدن
مخفیانه گریستن
دیوانه وار عشق ورزیدن
و عاقبت در حسرتِ آنچه دل میخواهد
و منطق نمی پذیرد، مُردن..!
*****
همه چیز
از آنجایی خوب می شود
که تو می آیی
که “تو” می خواهی
که “تو” می گویی دوستم داری
*****
شاید آن روز که سهراب نوشت:
تا شقایق هست زندگی باید کرد
خبری از دل پر درد گل یاس نداشت
باید اینجور نوشت
هر گلی هم باشی
چه شقایق چه گل پیچک و یاس
زندگی اجبارست
*****
شعر بلند در مورد زندگی
زندگی در بردگی شرمندگی است
معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران
بر تن مردان بود بار گران
بنده حق در جهان آزاده است
مست وی فارغ ز جام و باده است
خلیل الله خلیلی
*****
زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه ی برگ
زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
زندگی، باور دریاست در اندیشه ی ماهی، در تنگ
زندگی، ترجمه ی روشن خاک است، در آیینه ی عشق
*****
زندگانی چیست یکدم روی آسایش ندیدن
چشم از مخلوق بستن گوشه عزلت گزیدن
از پی یک نوش صد نیش از زبان خلق خوردن
و ز پی یک حرف حق صد گفته ناحق شنیدن
عرض حاجت را بهر در کوفتن چون حلقه بر در
از برای لقمه نان منت از دونان کشیدن
گاه در اندیشه فردای ناپیدا هراسان
گه به حسرت عمر ماضی را به دندان لب گزیدن
گاه در سوگ عزیزان جوی خون از دیده راندن
گاه از مرگ رفیقان جامه طاقت دریدن
در تلاش زندگی سودی بجز حسرت نبردن
از پی مقصود نامعلوم روز و شب دویدن
ناکسان را از پی حاجت سر تعظیم سودن
سفلگان را مدح گفتن تا به مقصودی رسیدن
با رفیقان دور و از روی ناچاری نشستن
از حریفان دغل چون آهوی وحشی رمیدن
حاصل عمر من و تو در جهان اینست یکتا
ای خوشا ناآمدن یا رفتن و دامن کشیدن
مجید اوحدی
*****
شعر غمگین زندگی
ﺁﻣﺪﻥ ﺍﺕ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺤﻤﻞ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺎﻓﯽ ﺑﻮﺩ
ﻭ چشم های ﺁﺑﯽ اﺕ
ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺩﯾﻮﺍﻧﮕﯽ
ﺭﻓﺘﻦ ﺍﺕ
ﺭﺍﻫﯽ ﺟﺰ ﺷﺎﻋﺮﯼ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻧﮕﺬﺍﺷﺖ
ﺣﺎﻻ
ﺷﺎﻋﺮﯼ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﮒ
ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﺮﺩﯼ؟
بهرام محمودی
*****
گیرم همه جای جهان جهنم
گیرم دست های زمین
بی بذر و
بی خنده
گیرم چنته زمان
بی عشق و
بی هر چه تو می گویی اصلاً
کافی بود کمی
فقط کمی
پنجره را باز کنی
زندگی
از پنجره های بسته رد نمی شود
مهدیه لطیفی
*****
طلا رنگ می بازد
مرمر خاک می شود
فولاد زنگ می زند
نابودی با همه چیزی است در این جهان
تنها اندوه است که پایدار است
تا زمانی که واژه باشکوه بماند